بسم رب المهدی(عج)
بعد از این این همه تو سر و کله ی هم زدن ، بالاخره رسیدیم به اصل داستان ! یعنی ...
مولایم ؛ صاحب العصر والزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...
خیلی مسخره است ! بعد 8 ماه کار کردن ، تازه متوجه شیم که کارا از همون روز اول هم دست صاحبش بوده و هست ... و اگر عرضه داشته باشیم خواهد بود ...
خیلی ساده است ... یک ترکیب 4 کلمه ای !
کار برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) !
واقعا اگه از همون روز اول هم حل می شد که کار واسه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یعنی چی ، هیچوقت این مشکلات پیش نمی یومد ...
هیچوقت این سوال پیش نمیومد که اینا چرا اینقدر پول خرج می کنن ؟
هیچوقت این سوال پیش نمیومد که اینا مگه کارو زندگی ندارن ؟
هیچوقت این سوال پیش نمیومد که اینا با این سنشون با شما چیکار دارن ؟
هیچوقت این شبهه پیش نمیومد که اینا (( قصد شستشوی مغزی )) شمارو دارن و بی هدف کار نمی کنن !
هیچوقت این شبهه پیش نمیومد که اینا حتما بعد از این کارا از تو کار میکشن و صد تا حرف دیگه !!!
والبته شاید هم حق داشته باشند ... آره دیگه ! ما امروز یه کار می کنیم ! و پس فردا 100 برابر کار می خوایم ! ما امروز مغزها رو شستشو میدیم تا پس فردا (( فقط و فقط )) با عقاید ما راه بیان ! آره ما کار و زندگی نداریم ! ما بیکاریم ! ما دیوانه ایم و پول و وقتمون رو همینجوری خرج می کنیم !
آره ... ! ما امروز یه کار میکنیم ؛ و پس فردا از مخاطبمون 100 برابر می خوایم که کار کنه !!! ولی واسه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) !
ما امروز مخ شستشو میدیم ! ولی واسه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) !
ما بیکاریم ! کار و زندگی هم نداریم ... آخه همه کارو زندگی و وقت و پولمون رو گذاشتیم تو راه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ( البته اگه قبول کنه) !!!
آره ما دیوونه ایم ! ولی دیوونه ی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) !
ما کار میکنیم ! ولی مثلا واسه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) !!!!!!!!
اوووووووووووووووووووووووووه ! چی خودت می بری و خودتم می دوزی ! هر گندی هم می زنی سریع خودت رو می چسبونی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) !!
اصلا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) کی هست ؟ کجاست ؟ چند سالشه ؟ پیره ؟ جوانه ؟ ازدواج کرده ؟ خونش کجاست ؟ تا حالا کجا بوده ؟ چجوریه که غایبه ولی بین ماها راه میره ... ماهارو میبینه و میشناسه ... چجوری بین ماها زندگی میکنه و ما نمی بینیمش ...
اصلا این قضیه که می گن : (( در زمان غیبت ، از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید مثل خورشید پشت ابر استفاده کرد ... )) چیه ؟ چجوری می تونیم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ببینیم ؟ چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر نمی شه تا ماها ببینیمش ؟ چرا یه باد قوی نمیاد تا ابرهارو از جلوی خورشید کنار ببره تا خورشید نورش رو همه جا پراکنده کنه ؟
چرا هیچکس یاریش نمی کنه ؟ مگه امام یک و نیم میلیارد مسلمون نداره ؟ مگه امام چند صد میلیون شیعه نداره ؟
مگه نمی گن : (( اگر تعداد یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به 313 نفر برسه ، امام ظهور می کنه ... )) یعنی بین این چند صد میلیون شیعه ، 313 تا (( یار )) پیدا نمی شه ؟ یعنی تو این (( 1175 سال غیبت )) امام ، 313 نفر ، فقط 313 نفر پیدا نشدن که ندای (( هل من ناصر ینصرنی )) امام رو لبیک بگن ...
یعنی حتی خود ماها با این همه ادعا هم نتونستیم یاریش کنیم ...
یعنی یار امام شدن اینقدر سخته ...
یعنی امام اینقدر غریبه ...
برو بابا تو هم باز کیلید کردی ... من نماز معمولیشم بلد نیستم ...
حالا جوونیم ... یاد میگیریم و بعدا قضاشو میخونیم دیگه !!!
خیلی ساده است ... یک ترکیب 4 کلمه ای !
کار برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) !
ادامه دارد ...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پی نوشت1 : این فایل رو دانلود کنید و حتما گوش کنید ... یکبار ، ده بار ، صدبار ، هزار بار ...
پی نوشت2 : راستی کی حال داره بره بگرده و نشونه های ظهور امام زمان(عج) رو پیدا کنه و بیاد یه مطلب هم درباره ی اون بذاره ... خیلی از نشونه های ظهور امام اتفاق افتاده و ما خبر نداریم ...
پی نوشت3 : ظهور نزدیکه ! (( اقرب من حبل الورید !!! )) البته اگر عرضه داشته باشیم ...
پی نوشت4 : بچه های کانون که از کلاس ها و برنامه های جانبی و اردویی کانون کنار گذاشته شدن ، از جمع که حذف نشدن ! ( اینو گفتم که اگه پس فردا مارو تو خیابون دیدن ، بهشون سلام کردیم ، بهمون نگن : شما !!!؟ )
یاعلی(ع) همگی !
اللهم عجل لولیک الفرج !
تاریخچه مختصری از رپ موسیقی رپ در دهه ی اخیر میلادی رونق گرفته و از میان موسیقی سیاه پوستان فقیر متولد شد که در واقع یک نوع موسیقی اعتراضآمیز خیابانی است با ساختاری پوپولیستی و مانند خیلی از سبکهای دیگر موسیقی غربی، این سبک نیز با چندین سال تاخیر، به ایران راه پیدا کرد . شاید بتوان دلیل این تاخیر را کالبد کلاسیک موسیقی ایرانی و یا مناسب نبودن فضای آن روزهای جامعه , برای پذیرش رپ دانست. این موسیقی از پیش پا افتاده ترین , سهل ترین و خیابانی ترین کلمات استفاده میکند، بدون این که از حیث ادبی بتوان این نوع استفاده را نقد کرد . در نوشتن متن ترانههای رپ ، هیچ الزامی برای رعایت قوانین ادبی وجود ندارد.موسیقی رپ به موضوعاتی از جمله: اختلاف طبقاتی، ریاکاری، دعواهای خیابانی، فرهنگ غالب جهانی و میپردازد و ترانههای آن اگرچه قافیههایی ضعیف دارند و در نگاه بسیاری شعر ناب به حساب نمیآیند، امّا با همین سادگی و بی پیرایگی خود میکوشند معنایی دیگر از زندگی اجتماعی را به ما یادآوری کنند که بعدی از هستی مردم داخل کوچه و خیابان است .RAP مخفف عبارات گوناگونی از قبیل Rhythmic American Poetry"، "Rhythm and Poetry"، Rhythmically Applied Poetry"، "Rhythmically Associated Poetry"" می باشد.
در تمامی این تعابیر دو لغت Rhythm به معنای وزن و قافیه، و Poetry به معنای شعر دیده میشود. در واقع رپ خوانی عبارتست از سخنرانی سریع و آهنگین. این سخن رانی میتواند با یا بدون ضربت موسیقی (beat) دنبال شود.با نگاه سبک شناسانه، رپ یعنی ترکیبی تیره از گفتار، نثر، نظم و ترانه.
Rap سبکی از موسیقی با کلام امروزی است که در آن خواننده عبارات و کلمات - موزون - را بصورت ریتمیک به همراه موسیقی ساده ای بیان می کند. یک خواننده رپ ممکن است آنچنان مهارتی در خواندن ریتمیک داشته باشد که حتی بدون نیاز به موسیقی زمینه بتوان احساس اجرای موسیقی را به شنونده منتقل کند." رپ یک نوع طرز گویش و خوانندگی است.
به نام خدا که هر چی داریم از آن اوست
سلام بچه های کانون میثم!!!!
بچه ها خیلی عجیب بود برام!!!!امروز به سایت قبلی کانون میثم رفتم خیلی عجیب بود چون مطالبی که تو اون سایت بود 21 مطلب بود !! اما در این وبلاگ 6 مطلب که همه ی مطالب را علی آقا و مصطفی گذاشتن اما در وبلاگ قبلی 9تا را خودمون گذاشتیم و کار دست خودمون افتاده بود !!!! تازه فهمیده بودیم وبلاگ نویسی یعنی چی داشتیم راه میفتادیم اما حالا به خودمون میگیم اونمطلب نمیزاره من چرا مطلب بزارم آقا ما همون بچه هاییم تازه امتحانامون تموم شده و وقت آزاد داریم یعنی روزی 30 دقیقه هم به گروه وقت ندیم همه این حرفا به خودم بر میگرده چون من هم اولین مطلبم تو این وبلاگ است تا حالا شکست حدودی خوردیم اما قبول کنیم که: هر شکست می تواند اولین حرکت پیروزی باشد
بچه های کانون میثم همه چیز رو بی خیال گرفتیم فوتبالمون وبلاگمون و .... اگه این جوری حرکت کنیم باید دوباره از 0 شروع کنیم من میدونم کسی نیستم که این حرفا را بزنم اما به عنوان کوچکترین عضو این کانون میخوام به خودمون برگردیم و همیشه قدرتمند گام برداریم نه از روی احساسات از روی عقل این رو یکی از مسؤلین در حدود 1 ماه پیش در جلسه گفت یادتون !!!! آقا در کل میگم از روی عقل گام بردارید بازم میگم من کسی نیستم از این جور حرفا بزنم ام بهتر بگم نظرم کفتم شما هم نظرتون بگید نشه مطلب را بخونید و نظر ندید لطفا اسمتونم بگید!!!!
متاسفانه نمیشه به همین سادگی این موضوع رو که کلاس ریاضی به خاطر نیومدن بچه ها تعطیل شد رو پشت گوش انداخت ( البته بعضی از دوستان خیلی راحت پشت گوش انداختن و براشون مساله مهمی نبوده و کلا : . . . . چه خیالیه . . . بی خیالیه)
کلاس ریاضی تعطیل شد چون کسی نیومد و براش ارزشی قائل نبود ، بعضی ها رفته بودند استخر و بعضی ها خواب مونده بودند و . . . با این رویه ای که دوستان در پیش گرفتند هیچ بعید نیست که باز مثل ترم پیش کل کلاسها تعطیل بشه
من نمیخوام ذهنیت نا امید به قضیه داشته باشم چون ممکنه بعضی از دوستان خیلی راحت بگن که : حالا مگه چی شده ؟ یه کلاس تعطیل شده دیگه ولی وقتی می بینم مهمترین دلیل تشکیل نشدن کلاس اینه کسی برای کلاسها ارزشی قائل نیست بی اختیار یاد همون جمله معروف سالی که نکوس از بهارش پیداست می افتم
باید همه به این موضوع فکر کنیم که ما موظفیم
در قبال کسانی که برای این گروه و برای کار علمی زحمت می کشند ، در قبال پدر و مادرمون که مهمترین دغدغه ذهنیشون موفقیت در همه زمینه ها به خصوص زمینه درسی بچه هاشونه ، از اینا مهمتر در قبال خودمون که لیاقت بهترین شدن رو داریم و از انرژی و وقتی که میذاریم باید نهایت استفاده رو ببریم تا به بهترین تبدیل بشیم
مگه غیر از اینه که خدا ما رو آفریده که یکی مثل خودش ( کاملترین و برترین ) رو زمین باشیم
آره داداش اون دنیا می پرسند ازمون که تو چرا بهترین نشدی در صورتی که برای بهترین شدن چیزی کم نداشتی
ما موظفیم در قبال امام زمانمون . . . . . .
تراوین مانعی جدید در پیش روی کشورهای جهان سوم ( قسمت دوم )
5-بی هدف بودن : این گیم کاملا بی هدف طراحی شده است . یعنی تقریبا پایانی ندارد . البته در این بی هدفی خیلی هدف ها نهفته شده است . مثلا هدف اینکه هیچ کس همیشه متعالی و کامل و قدرت نیست و همیشه طرف در حال تلاش برای پیشرفته تر شدن می باشد . و این یعنی تا کی ؟ معلوم نیست !
6- روحیه پرخاشگری : بنده خود شاهد این بودم زمانیکه کسی به شخص دیگری حمله میکرد , طرفی که مورد حمله قرار گرفته بود با استفاده از الفاظ رکیک و کاملا دور از شخصیت انسان از خود دفاع میکرد و این یعنی مردن ارزش ای انسانی.
7- کی دزد بهتریه ؟ در این گیم کاربر رو به غارت بیشتر از دوستان همجوار تشوق می شود به طوری که به غارتگرترین ها و مهاجم ترین ها مدال افتخار داده می شود.
من فکر میکنم بدترین قسمت این بازی ترویج قانون جنگل است [همان که بخور تا خورده نشوی]. عزیزان ما در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم قرنی که دموکراسی حرف اول را می زند و نه دیکتاتوری . این بازی کاربران را طوری بی رحم میکند که کلا ارزش های انسانی و اصلا روابط اجتماعی را به کل فراموش می کنند . حتی در بعضی از موارد دیده شده است که طرف کاملا فراموش کرده است که در درون محیط مجاری می باشد.
به نظر بنده این بازی توانسته است رسالت خود را انجام دهد . رسالت این بازی چیست ؟
رسالت این بازی رو می توان این گونه بیان کرد :
1- مانع شدن از دسترسی کشورهایی مثل ایران به اطلاعات و دانش
2- به جان هم انداختن مردم
3-منزوی کردن جوانان
4-از بین بردن روابط اجتماعی
5-ترویج قانون جنگل در زندگی واقعی و روابط اجتماعی
6- ترویج دیکتاتوری به جای دموکراسی
و...
دوستان عزیزی که بازی تراوین را بازی میکنند , به عنوان یک دوست کوچکتان به شما پیشنهاد میکنم که یک بار خودتان فکر کنید . دوست عزیز برای بالا بردن علم خود از هیچ تلاشی قصور نکنید . دوست عزیز فردا به شما نمی گویند که در ترواین چند تا جمعیت دارید به شما می گویند که چند تا مدرک بین اللملی را دارید ؟ دوست عزیز فردا به شما نمی گویند که در تراوین چند بار برای غارت مدال گرفته اید , به شما میگویند که کدام مقاله هاتان در مجله های بین اللملی چاپ شده است ؟ به شما نخواهند گفت که اتحادتان در تراوین چندمین بود به شما خواهند گفت مقاله تان در جشنواره بین اللملی آمریکا چندم شده است ؟
به خاطر خودتان یک بار فکر کنید و دوباره بازی کنید .
ادامه دارد . . .
کل یادداشت های این وبلاگ